کیمیاگر

از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر

کیمیاگر

از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر

تلخ چون عسل

 

  لبی بزن به شراب من ، 

 

 ای شکوفه ی بخت ، 

 

 که می خوش است که با بوی گل در آمیزد ... 

 

 

                                                                   ( فریدون مشیری )

 

 

 

 

 تلخ بودن زندگی 

 

 آنچنان جولان می دهد 

 

 که دیگر تلخی اش کفاف روحم را نمی دهد ! 

 

 

 قهوه و سیگار های پی در پی هم 

 

 ارضا نمی کند روح پر تلاطم و خسته ام را ... 

 

 

 خوشــــــــــــــــا 

 

 زنبور عسل بودن ....  

 

 

 

                    

نظرات 5 + ارسال نظر
وحید یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 09:39 ق.ظ http://salavati-vahid.blogfa.com/

سلام امین عزیز

انتخابت اشعارت دلنشین بود مثل همیشه

در مورد اظهاری که داشتی با هم صحبت می کنیم.
من عشق را رد نمی کنم منتها می گویم: می توانی چند تدام عشق بعد از ازدواج را پیدا کنی ؟
حتی یک نمونه!! عشق باید تداوم داشته باشد تا تو را سر مست کند اما در عشقهای مقطعی و گرم و پر حرارت٬ تنها یک هیجان است که می لرزاندمان و البته تاثیر گزار است و متعاقب آن فرار است و خیلی زود تمام می شود.
می بینم خدا نگهدار

شیرین یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 11:09 ق.ظ http://sokhananedel.blogfa

سلام .

زندگی تلخ نیست

نگاهت را به زندگی عوض کن تا ببینی چه قدر شراب زندگی گوارا هست



ماهک دوشنبه 22 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 01:11 ق.ظ http://mahak22.blogfa.com/


شیشه نزدیکتر از سنگ ندارد خویشی ....... هر شکستی که به هر کس برسد از خویش است
برای گفتن دوستت دارم تنها لحظه ای کافی است، اما برای اینکه نشان بدهید چقدر... یک عمر زمان لازم است
http://www.dir-link.com/page.php?id=reg&parent=mahak
دوست گلم می تونی تو این لینک عضو بشی تا آمار بازدیدمون بالاتر بره

خلوت دل شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 12:44 ب.ظ http://khalvated.blogsky.com

زیبا بود ممنون

فرید یکشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 02:45 ب.ظ

سلام جیگر چطوری ؟؟
عسک عمه را هم بزار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد